فرش ویس کرمان متعلق به قرن 16 با ارزشی معادل ده میلیون دلار در سال 2010 با قیمتی 20 برابر قیمت پیشنهادی فروخته ش.
اصفهان متعلق به قرن 16 ارزش: 4 میلیون و 450هزار دلار - فرش ابریشمی
فرش ابریشمی دیگری از عهد صفویه متعلق به 400 سال پیش ازرش: نزدیک به 4 میلیون دلار
فرش تبریز متعلق به قرن 16 ارزش: معادل 2میلیون و 400هزار دلار
سفارش اینترنتی از طریقwww.SB-carpet.ir
طرح شاه عباسی
طرحهای شاهعباسی بر پایه گل و بوتههای ویژهای که به نام «گلهای شاهعباسی» مشهورند شکل گرفتهاند.
این گلها همراه با اسلیمیها، ختاییها و دیگر نقشمایههای رایج در نقوش فرش، نگارههای اصلی را در حاشیه و متن فرش به وجود میآورند.
طرحهای شاهعباسی گونههای مختلفی دارند که برخی از آنها عبارتند از: شاه عباسی لچک و ترنج، شاه عباسی تصرفی، شاه عباسی افشان و شاهعباسی طرهای.
شاه عباسی لچک و ترنج:
این طرح از دیرباز برای تزیین جلدهای چرمی و کتابهای قدیمی به کار میرفته و از اصالت ویژهای برخوردار است.
فرشهایی که با این طرح بافته میشوند دارای ترنجی میانی به شکل دایره یا لوزی هستند که دو «سرترنج» در بالا و پایین و گاه طرفین نیز آنرا احاطه میکند. چهار گوشه زمینه میانی و متن فرش را نیز چهار نقش یکسان به نام «لچک» که معمولاً یک چهارم ترنج میانی است، تزیین میکند.
پارهای از طرحهای شاهعباسی لچکهای 4 گوشه را ندارند که به آنها «شاه عباسی ترنج دار» گفته میشود.
شاه عباسی افشان:
طرح شاهعباسی افشان، ترنج میانی و لچکهای 4 گوشه را ندارد و سراسر متن فرش را برگها و گلهای اسلیمی و ختایی به همراه خطوط مدور و کمانی پر میکند.
شاه عباسی طرهدار:
این طرح دارای ترنجی ظریف در وسط است و ویژگی این نقش، طرهای است که به صورت سلسله ای گرداگرد متن آمده است.
به بیانی دیگر در این گونه طرحها، لچک برخلاف معمول از یک چهارم ترنج تشکیل نشده بلکه به صورت طره سراسر متن را دور زده است.
شاه عباسی تصرفی:
این طرح با دخل و تصرفهایی در ساختار کلی طرح شاه عباسی به وجود میآید. برای نمونه حذف لچکها و استفاده از نیم ترنجهایی در اضلاع متن فرش و برخورداری از قابها و کتیبههای تزیینی به طور قرینه در اضلاع جانبی و تغییراتی از این دست، از جمله ابداعاتی است که در طرح به وجود آمده و آنرا به نام تصرفی موسوم میسازد.
طرح اسلیمی
در طراحی فرش به مجموعهای از اشکال تزیینی ویژه که شبیه دهان باز مار هستند، «اسلیمی» گفته میشود.
اسلیمی را ریشهگرفته از واژه «اسلیم» به معنی «جوانه» دانستهاند که چندان دور از ذهن نیست و گروهی نیز ریشه این واژه را از کلمه «اسلام» میدانند هرچند که طرحهای اسلیمی پیش از ورود اسلام به ایران نیز به کار میرفته است.
طرحهای اسلیمی که بیشتر در مناطق مرکزی ایران مانند اصفهان استفاده میشود، خود انواع مختلفی دارد که اسلیمی دهان اژدری، اسلیمی ماری و اسلیمی شکسته از آن دستهاند.
طرح گلدانی
در این طرح، شکل گلدانی مزین به شاخههای گل، عنصر اصلی و غالب را تشکیل میدهد که در اندازههای مختلف (گاهی بزرگ و به صورت واحد و گاهی کوچک و در ردیفهای موازی) تمامی زمینه فرش را پوشش میدهند.
طرح گلدانی از دیرباز در میان فرشبافان قم، تبریز، کاشان، آباده و کردستان مقبولیت فراوانی داشته و خود انواعی دارد که گلدانی محرابی، گلدانی ظل السلطان، گلدانی حاج خانمی و گلدانی تکراری از آن جملهاند.
گلدانی ظل السلطان:
طرحی است گلدانی که در دو طرف آن به جای دستهگلدان، نقش پرنده کار میشود و از درون گلدان نیز گلهای فراوان روییده است.
گلدانی حاج خانمی:
ـ طرحی گلدانی است که بیشتر در میان قشقاییها رایج است و درشیراز به آن «نقش ناظم» میگویند و قالیچههای دارای این طرح را «ناظم کشکولی» میخوانند. از ویژگیهای مهم این طرح رعایت دقیق تناسبها و نیز اندازه و ابعاد نگارههای مشابه و مکرر در سراسر طرح است.
گویا اصطلاح حاج خانمی از نام «حاج خانم جهان آرا بی بی» گرفته شده است که تلاشی ارزنده در احیای هنر فرشبافی قشقایی داشته است.
طرح بته:
درباره ریشه تقشمایه بته نظرات گوناگونی مطرح شده است. شباهت این نقش با شعله مقدس آتش زرتشتیان، میوه کاج، قطرهآب، سرو، شاخه نخل، پرنده مهر و... دیدگاههای متفاوتی را درباره منشاء بته ایجاد کرده است.
نقشمایه بته در طرحهای فرش در اندازهها و شکلهای گوناگونی به چشم میخورد. گاهی چنان بزرگ است که چند بته برای پوشش سطح فرش کفایت می کند اما در بیشتر موارد به اندازههای کوچک در ردیفهای موازی در متن فرش و یا به دنبال هم در حاشیه آن دیده میشود که گاهی در سبک شکسته نیز استفاده میشود.
طرح بته معمولاً در فرشهای کرمان، سسندج، همدان، کاشان، سرابند و قم دیده میشود و معروفترین گونههای آن عبارتند از: بتهجقه، بته ترمه، بته مادر و فرزند، بته سرابندی، بته قلمکار اصفهانی، بته کردستانی یا هشتپر.
طرح ماهی درهم (هراتی):
از آنجا که نخستین نمونههای این طرح در هرات به دست آمده است، به این طرح «هراتی» نیز میگویند. طرح ماهی درهم از دو نگاره ماهی و یک گل در میان آنها تشکیل شده است. در برخی مناطق غربی ایران، گل میانی در وسط یک لوزی قرار دارد و چهار ماهی یا چهار برگ خمیده همانند خمیدگی کمرماهی در کناره بیرونی چهار ضلعی لوزی بافته میشود.
استان مرکزی، خراسان، همدان، بیجار و سنندج جایگاه اصلی طرح ماهی درهم به شمار میآیند.
طرح درختی
نقش گیاهان و درختان به دلیل مقدس بودن آنها نزد ایرانیان باستان، همواره مورد توجه قالیبافان بوده است و امرزه نیز نقش درختی همچنان در بسیاری از نقاط ایران بافته میشود اما کارشناسان ریشه اصلی این طرح را در راور کرمان میدانند.
طرح درختی برپایه عنصرهای مورد استفاده در آن به نقشهای گوناگونی تقسیم میشود که طرح حیواندار (جانوری)، سبزیکار (آب نما)، ترنجدار، سروی، سراسری و لچکوترنج از آن جملهاند.
درختی حیواندار
در این طرح در میان شاخ و برگهای درختان، پرندگانی به چشم میخورند و در پای درختان نیز حیواناتی در حال چرا و استراحت دیده میشوند.
درختی شکارگاه
اگر در متن و حاشیه طرح درختی، شکارچیانی سوار بر اسب و یا پیاده در حال صید دیده شوند، طرح درختی به شکارگاه موسوم میشود.
درختی سبزیکار
اگر در میان فرش، برکه آبی که معمولاً با رنگ فیروزهای مشخص شدهاست دیده شود، طرح فرش را درختی سبزیکار یا آب نما میخوانند. در این طرح شکل کلی درخت ترسیم نشده و شاخهها و ساقههای پرگل درختان هستند که عناصر غالب و اصلی طرح را تشکیل میدهند.
طرح درختی سبزیکار از طرحهای معروفی است که حدود 60سال پیش از راور کرمان به مجموعه طرحهای زیبای فرش ایران راه یافت و امروزه بافندگان کاشان، اصفهان، تبریز، قم و تهران به بافت این طرح علاقهمند هستند.
گفتنی است بسیاری از اروپاییان نقش درخت در فرش را به فال نیک گرفته و آن را نشانهای از تداوم عمر و خوشبختی و سعادت میدانند.
طرحبندی:
اگر نقشمایه یا نقش کوچکی از طرح در متن فرش در جهتهای طولی و عرضی تکرار شده باشد، طرح را بندی مینامند.
معروفترین طرحهای بندی عبارتنداز: بندی ورامین (میناخانی)، بندی اسلیمی، بندی بازوبندی (شیرشکری)، بندی کتیبهای و بندی شاخ گوزن حیواندار
بندی میناخانی
نمونههای قدیمی این طرح در نقشههای دیرسال منطقه کردستان، بیجار و ساوجبلاغ دیده شده است.
طرح میناخانی از جمله طرحهای یکنواختی است که تمام متن فرش را میپوشاند و در بسیاری از مناطق ایران از جمله همدان، چهارمحال و بختیاری، هریس و قائنات بافته میشود.
بندی اسلیمی:
در این طرح نگارهها و خطوط اسلیمی به هم پیوسته و با ترکیب گلهایی همچون ختایی و یا شاهعباسی زمینه فرش را پر میکند.
دایرهالمعارف فرش و دانش فرششناسی ایران
دکتر امیرحسین چیتسازیان رئیس شورای علمی دایرهالمعارف فرش ایران و دانشیار دانشگاه کاشان
مقدمه دایرهالمعارف[1] یا دانشنامه به اثری جامع اطلاق میگردد که حاوی زبده شاخههای دانش بشری است و علاوه بر صحت و جامعیت، میتواند به عنوان مرجعی معتبر دانش و اطلاعات موجود را در دسترس مخاطبان قرار دهد. در واقع دایرهالمعارف، اثر مرجعی است که اصلاحات جامعی را در مورد همه شاخههای دانش عرضه میکند و یا به صورت جامع به شاخه خاصی از دانش اختصاص دارد. هدف آن جستجوی علوم و اطلاعات پراکنده در جهان، گردآوری و انسجامبخشی و همچنین عرضه آنها به علاقمندان و مخاطبان است. دایرهالمعارفنویسی کاری است توصیفی و واقعنگارانه که اطلاعات آن موثق و بدون شاخ و برگ تجزیه و تحلیل است و به حفظیات و فرضیات استناد نمینماید بلکه از منابع دست اول و بدون پیشداوری، آخرین دادههای یک دانش را ثبت و ضبط میکند. سابقه پیدایش آن در عرصه دانش، حداقل به سده دوم پیش از میلاد مسیح (ع) بر میگردد که در روم درباره فن خطابه، کشاورزی، بهداشت، دانش سپاهیگری و قانون تدوین شد. سپس در چین و ایران و برخی کشورهای دیگر این فعالیت تداوم یافت و علاوه بر دانشنامههای عمومی، دانشنامههای تخصصی نیز - که به شاخهای از دانش یا رشتههای وابسته محدود بود - تهیه گردید. در ایران این حرکت از دوره اسلامی و از قرن دوم و سوم هجری آغاز گردید. مجموعههایی همچون دینکرت - تدوین شده در قرن دوم و سوم هجری، رسایل اخوان الصفا، احصاء العلوم اثر فارابی، قانون اثر ابوعلی سینا، ذخیره خوارزمشاهی اثر اسماعیل جرجانی، جامع العلوم اثر فخرالدین رازی و ... نمونههایی از جریان دایرهالمعارفنویسی دوره اسلامی در ایران است. دایرهالمعارفنویسی در جهان در سده هیجدهم میلادی با تحول بزرگی در ضابطهمند شدن فن خود روبهرو گردید و با تألیف کتابشناسی جهان در ایتالیا و دایرهالمعارف در انگلستان که دومی به دست افرهیم چمبرز و زیر نظر دیدرو و با همکاری دانشمندانی چون ولتر، روسو، منتسکیو، دالامبر و ... ترجمه و تألیف شد، الگوی نوینی یافت که ذوق و سلیقه شخصی مؤلف را تابع ضابطه و اصول معین و تعریف شدهای نمود؛ اصولی که تا امروز کم و بیش معتبر است. دایرهالمعارفنویسی با روش امروزی آن در ایران سابقه پنجاه ساله دارد و ترجمه دایرهالمعارف اسلام آغازگر این جریان است. نخستین اثر تألیفی و تحقیقی برجسته در این زمینه نیز دایرهالمعارف فارسی است که با سرپرستی مرحوم دکتر غلامحسین مصاحب تدوین شد. در دوران جمهوری اسلامی نیز مواردی همچون دایرهالمعارف بزرگ اسلامی در سال 1362 این حرکت را تداوم بخشید.[2] در حال حاضر بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری رسالت پیگیری تهیه دانشنامههای عمومی و تخصصی را در سطح کشور بر عهده گرفته است.
نقش و جایگاه دایرهالمعارف در نظام فرش کشور در ایران هنرمندان و دستاندرکاران فرش، اطلاعات و دانستههای هنرهای صناعی فرش را طی هزاران سال سینه به سینه و نسل به نسل آن به آیندگان منتقل کردهاند و تنها در موارد معدودی است که در سفرنامهها و شرح اموال و دارایی اماکن مذهبی و آموزشی و یا کاخها و پادشاهان، مطالبی از فرش و کلیات آن عنوان گردیده است. اسناد مصور و نیز آثار باستانی و تاریخی کشف شده نیز منابعی هستند که دادههای مناسبی را در این مقوله در بر دارند. همه این موارد زمینههای مناسبی برای انسجامبخشی به اطلاعات در یک نظم و سامان منطقی بهدست میدهد اما با وجود این، تا حدود سال 1900 میلادی پژوهش و تألیف مشخصی در این زمینه نداشتهایم.[3] این حرکت از آن زمان عمدتاً از اروپا و امریکا آغاز میگردد و در این کشورها کتابهایی در زمینه فرشهای شرقی و ایرانی به نگارش در میآید که تعداد آنها تا سال 1382 بالغ بر 1800 مورد میشود. در طی این مدت در ایران تألیفات بسیار محدودی را تا دهه پنجاه خورشیدی داریم. از آن زمان به بعد حرکت مناسبتری در این زمینه صورت میگیرد اما با این همه هنوز تعداد کتب معتبر داخلی در زمینه فرش دستباف به 100 مورد هم نمیرسد. این در حالی است که حداقل در 10 دانشگاه در مقطع کارشناسی و در 10 مؤسسه آموزش عالی و دانشگاه در مقطع کاردانی، در رشته فرش دانشجو پذیرش میگردد و آموزش و پرورش نیز دانشآموزِ رشته فرش دارد. بدیهی است که همه این محصلان و پیش و بیش از آنها استادان و مربیان ذیربط، به اطلاعات سامان یافته علمی و هنری معتبر نیاز دارند، و هیچ منبعی همانند فرهنگنامه و لغتنامه و تعریف واژگان فرش پاسخگوی نیاز جامعه علمی نیست. از طرفی سیاستگذاران، برنامهریزان و دستاندرکاران نظام فرش کشور در ردههای مختلف ملی و استانی و در موضوعات داخلی و خارجی جهت تصمیمگیری و تصمیمسازی برای فرش ایران به یک رکن اساسی یعنی اطلاعات درست، جامع، علمی و روزآمد در این زمینه نیاز دارند. تولیدکنندگان، بازرگانان، صادرکنندگان، کارشناسان و متخصصان، تهیهکنندگان مواد اولیه و ابزار وسایل و پژوهشگران فرش نیز از دیگر گروههایی هستند که چنین اطلاعاتی میتواند مسیر مناسبتری را در زمینه فعالیتشان به آنها نشان دهد. بیشک تهیه و تدوین دایرهالمعارف فرش ایران یکی از مهمترین و اساسیترین راههای جبران این کمبود است.
اهداف و کارکردهای اساسی دایرهالمعارف فرش نقش «اطلاعات و دادهها» در فرآیند تصمیمسازی و تصمیمگیری، همچنین در فرآیند پژوهش، مطالعه و آموزش و بالاخره در فرآیندهای عملیاتی تولید، توزیع و مصرف و سایر عرصهها بر هیچکس پوشیده نیست، اما آنچه اهمیت بیشتری دارد وجود توأمان ویژگیهای صحت، جامعیت و مرجعیت این اطلاعات در یک وضعیت نظاممند و سامانیافته است. دایرهالمعارف فرش در پی رسیدن به چنین جایگاهی در زمینه بهدست آوردن و گردآوری دادههای پراکنده فرش ایران است. موارد زیر از جمله پیامدهای پدید آمدن این دایرهالمعارف است:
تهیه و تدوین یک دایرهالمعارف جامع میتواند به نظام فرش در موارد دیگری که در پی میآید نیز کمک کند و اثرات مطلوبی بر آنها داشته باشد: 1. ایجاد زبان مشترک و فهم یکسان از مفاهیم و واژهها در حوزه دانش فرششناسی و شاخههای هنر صناعی فرش. 2. تعیین گستره و حیطههای مورد بحث در این دانش توسط نخبگان و صاحب نظران فرش. 3. توسعه و گسترش دانش و ابعادی از دانش فرششناسی که در تحقیقات کاربردی مورد غفلت قرار گرفته است. 4. ایجاد بسترهای لازم برای توسعه تحقیقات در زمینه جنبهها و مسایل گوناگون فرش. 5. فهم نقاط ضعف و نقصانهایی که به خوبی مورد مطالعه قرار نگرفتهاند. 6. تولید علم و ایجاد وحدت رویه در تحقیقات علمی و پایهای از طریق گسترش نگرش علمی مشترک در بین پژوهشگران. 7. بیرون آوردن مدافعان و مخالفان از بلاتکلیفی در قبال پشتوانه علمی و جایگاه فرش در دانش بشری. 8. پر کردن نیاز جامعه به داشتن یک مرجع تخصصی معتبر و جامع در زمینه فرش ایران. بدیهی است در نتیجه اثرگذاریهای فوق و بهویژه در پی ایجاد زبان مشترک و فهم یکسان از واژهها و مفاهیم و شاخههای هنر اصیل فرش، میتوان به «ایجاد نقشه کلی و نگرش جامع پیرامون ابعاد مختلف رشته علمی فرش» دست پیدا نمود و به شالودهریزی دانش فرششناسی در ایران اطمینان یافت.
گزارش کلی مراحل کار انجام شده در زمینه دایرهالمعارف فرش 1. برقراری تماسهای مکرر و ایجاد تفاهم میان انجمن و بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی از آبان 1384. 2. انجام ملاقاتها و مذکرات متعدد با نهادها و شخصیتهای ذیربط به منظور جلب حمایت مادی و معنوی در این زمینه (از جمله با: مرکز ملی فرش ایران، شرکت سهامی فرش ایران، فرهنگستان هنر، سازمان میراث فرهنگی و گردشگردی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، معاونت پژوهشی وزارت علوم، معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی، کانون هماهنگی و فناوری فرش ایران، دانشگاه کاشان، معاونت ریاست جمهوری و...). 3. تهیه طرح پیشنهادیِ تهیه و تدوین دایرهالمعارف و مذاکرات ذیربط بین انجمن و بنیاد. 4. جلب موافقت همکاریهای مادی و معنوی مرکز ملی فرش ایران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، کانون هماهنگی و فناوری فرش ایران، دانشگاه کاشان، شرکت سهامی فرش و حمایت معنوی فرهنگستان هنر. 5. انعقاد قرارداد تهیه و تدوین دایرهالمعارف میان انجمن و بنیـاد در تاریخ 15/9/86 با حجم تقریبی 1000 صفحه 600 واژهای. 6. رایزنی درخصوص تشکیل شورای علمی دایرهالمعارف که در نهایت در اسفند 1386 اولین جلسه آن با حضور اعضای شورا تشکیل گردید. در این جلسه ضمن معارفه اعضاء و معرفی اهداف، آموزش توجیهی لازم صورت گرفت. 7. مدخلیابی و مدخلگزینی و تصویب آنها در شورای علمی دایرهالمعارف پس از طی حداقل 10 جلسه و کار مستمر (که کار کارشناسی آن در خارج از جلسات نیز صورت پذیرفته است). 8. ساماندهی مداخل اصلی و فرعی در 10 محور: مواد اولیه، طرح و نقش و زیباییشناسی، دانش فنی و فناوری فرش، مرمت و تکمیل، رنگرزی، سازمان و مدیریت، اقتصاد و بازرگانی، فرهنگی و اجتماعی، تاریخ، جغرافیا و سبکشناسی. ضمناً 138 مدخل اصلی و 546 مدخل فرعی شناسایی، بررسی و تصویب گردید. 9. برگزاری کارگاه آموزشی مقالهنویسی دایرهالمعارف در تاریخ 6/2/87 در دانشگاه کاشان با حضور بیش از پنجاه نفر از استادان، پژوهشگران و نیز اعضاء پیوسته و وابسته انجمن پس از اعلام فراخوان در دانشگاهها و نیز کمیتهها و واحدهای انجمن. 10. برگزاری جلسه مشترک شورای علمی دایرهالمعارف و مسئولان گروهها و کمیتههای تخصصی انجمن جهت هماهنگی فعالیتها و جلب مشارکت اعضاء انجمن و شناسایی صاحبنظران و محققان فرش کشور. 11. فراخوان تهیه مقاله از طریق تهیه پوستر و ارسال به همه دانشگاهها و مراکز علمی تحقیقاتی و دستاندرکار فرش و مجامع عمومی و نیز از طریق مصاحبه مطبوعاتی و رسانهای و اعلام در روزنامهها و سایتها و اطلاعرسانی لازم در پایگاه رایانهای انجمن و بنیاد ( www.icsa.ir ) و ( www.bdbf.org.ir ). 12. تهیه شیوهنامه و ضوابط مقالهنویسی و نیز تنظیم بسته لازم برای راهنمایی داوطلبان و مؤلفان مقالهها. 13. بررسی و شناسایی محققان و پژوهشگران ذیربط به منظور پوشش تحقیقاتی مداخل مختلف که از دشوارترین مراحل اساسی در این فرآیند است. ضمناً تعداد محدودی نیز از طریق سایتها و اطلاعیهها اعلام آمادگی کردهاند. 14. تنظیم و تطبیق عناوین مداخل و زیر مداخلها با نوع تخصص و توانمندی محققان جهت پیشنهاد تدوین مقاله. 15. تشکیل پرونده برای مداخل و مؤلفان و انجام مکاتبه برای پیشنهاد مؤلف و حجم تألیف و مشخصات آن مقاله. لازم به ذکر است در همه این مراحل علاوه بر کمک اعضاء شورای علمی و معاونت پژوهشی بنیاد، از کمکهای اعضاء هیئت مدیره و مسئولان گروهها و کمیتههای انجمن بهویژه مسئول کمیته آموزش و تحقیقات و نیز برخی از صاحبنظران دیگر بهرهمند گردیدهایم. همچنین مراحل دشوار دیگری از قبیل داوری، ارزیابی و پردازش مقالات، پیگیری اصلاح لازم، ویرایشهای گوناگون علمی، فنی، ادبی و بازبینی و بازخوانی در پیش است که هر کدام به تلاش و فعالیتهای مستمر و جدی نیاز دارد. سفارش اینترنتی از طریقwww.SB-carpet.ir |